حال!
متاسفانه نمیشه ذخیره اش کرد. اون چیزی که صدا و بو تصویر به یادت میارن فقط یه سایه ازشه. بعدش باید کلی به خودت فشار بیاری که چی بودی و کجا بودی و چه بر تو گذشته بود و قرار بود چه بر سرت بیاد و ... ولی از همه مهمتر اینکه خود خود همون لحظه چجوری بودی، یعنی حالت چطوری بود. باید بابت انتخاب این واژه دومعنایی به نیاکانم ببالم.
اینجا هم قراره کاری رو بکنه که مطمئنا از پسش بر نمیاد. امیدوارم حداقل بتونه یکم به صدا و بو و تصویر کمک کنه.
نمیدونم توانایی خوندن چند صفحه دیگه پست رو داشتم...
اصلا نمیدونم الان. یک و پنجاه و چهار دقیقه نیمه شب. درحالی که فرسخ ها پیاده روی کرده ام و ساعت ها کتاب خوندم و سرم میترکه و وقتی نفس میکشم صدای بز شنیده میشه از قفسه سینه ام(!) و سرم میترکه ،،، اینجا چیکار میکنم..
نتونسنم هیچ دلیل قانع کنتده ای پیدا کنم
ولی...
نمیدونم واقعا !!
..
ممنون...