ببخشید که بعضی وقتها شک میکنم که هستی یا نه، فقط از این مطمئنم که اونی هم که من تصور میکنم نیستی.
پ.ن. زمان بچگی، ناودون نزدیک اتاق خوابم سوراخ بود و شبهای بارونی که اونوقتها خیلی بیشتر بودن، وسط ارکستر قطره ها با صدای یه تکنوازی فوق العاده میخوابیدم. امشب هم بارونیه ولی چند ساله که خبری از اون تکنوازی نیست.
بیخود نیست که استعمار و تعمیر هم ریشه ان.
ماهیتش کلا
جالبه
ماهیتش کلا
اینجا چیکار میکنه حرفش!