یه وقتی یه جایی نوشته بودم هرچقدر تصنیفهای گیلکی سخیف و بی محتوان، آوازهاش قشنگ و معنادارن.
شاید در مورد تصنیفها زیاده روی کرده باشم، اما مطمئنا در مورد آوازها کم گفتم. البته خیلی سخته که وقتی این همه غم داره تو گوشت زمزمه میشه بخوای به فارسی در موردشون بنویسی.۱
در هر زیر و بم آوازش، نحوه ی ادای مصوتهاش و ملودی لالاییش چیزهایی هست که در اعماق خاطرات کودکی تنیده شده، و وای از وقتی که بخواد از زبان مادری خطاب به فرزندش بخونه.۲
در فارسی ندیدم زیاد ولی در گیلکی رایجه که برای بیان محبت زیاد، متکلم موقع حرف زدن در مورد خودش، به جای "من" نسبتش رو با معشوق بیان کنه. همون حد غایی دوست داشتن که هیچی از عاشق نمونده و هرچی هست نسبتی با معشوقه.
براره چار بدار خاخور تی قربون .... تی پیرهَن چَلکینه مثل غریبون
تی پیرانه هدی خاخور بوشوری .... با آبِ زمزم و صابون تیرون۳
پ.ن.1.چندروز پیش موسیقی متن پس از باران رو تو بیپ تونز پیدا کردم. چه آوازهایی :'( خدایش قرین رحمت کناد
پ.ن.2.قطعه 15(آوازم سوم)
پ.ن.3.قطعه 4(آواز دوم)