۶ماه پیش، اینجایی که الان نشستم هدف و آرزو بود برام. راجع به اینکه هنوز هدفی دارم یا نه باید مفصل فکر کنم اما عجالتا خوندن یادداشت‌های اون زمان برا اینکه یکم بیشتر قدر بدونم و خوشحال باشم ضروری به نظر میرسه.


پ.ن.استتوس: جلوی این فواره‌ی جوان که نقطه‌ی جدید خوبی به نظر میرسه. فقط دارم به زوایای آفتاب فکر میکنم و اینکه چه ساعتایی قابل استفاده است.

پ.ن.چیزی که احتمالا مشهوده اینه که چن وقته سعی میکنم عمق رو کم کنم تا بیشتر بنویسم(حالا نه اینکه قبلا ژرفای خاصی داشته) تعارف که نداریم.